top of page

HUMAN RIGHTS FOR IRAN
حقوق بشربرای
ایران

Iran proterster.jpg
201901wr_iran_human_rights.jpg

Inspiring Social and Democratic Changes in Iran

ENGAGE YOURSELF

Iran Change encourages everyone to play their part in our Lobbying Organization. The only way we succeed is when the change comes from within, and we want to empower you to take an active role. Learn more about the opportunities available to lend your support.

Refinery-01.jpg

صرف نفی جمهوری اسلامی کافی نیست! 
اطمینان به شرایط بهتر اقتصادی و حقوق مدنی نیاز حرکت مردم است.

  •  هیچ کس بدون هدف حرکت نمی کند و بدون اینکه بدانیم که بدنبال چه هستیم حرکتی بدون هدف است.

  • شاید بتوان دو خواسته را به عنوان حداقل خواسته مردم مشخص کنیم:

    • دمکراسی  پایدار

    • بهروزی اقتصادی برای همه آحاد مردم

  • با در نظر داشتن این دو خواسته مشکلی را که باید از میان برداشت را مشخص کنیم؛ آخوندها و رژیم آخوندی مشکل این دوره از جامعه ماست و ما با برداشتن این رژیم صرفا نخواهیم توانست به یک دمکراسی پایدار دست یابیم؛ چون فردا یک مدل دیگرشکل گیرد. 

  • ادامه...

IrajMesdaghi-HR-Article.png

شاید در تاریخ مبارزاتی مردم ایران در این ۴۰ سال گذشته کمترکسی را بتوان یافت که هم مبارز باشد، هم سالها در زندانهای مخوف نظام اهریمنی جمهوری اسلامی به عنوان یک زندانی سیاسی در بند و اسارت بوده باشد، هم طی ده سال زندان مورد انواع شکنجه ها واقع شده، و نیز با بزرگترین سازمان اپوزیسیون مسلمان ایرانی یعنی "سازمان مجاهدین" و "شورای ملی مقاومت"، سالها بطور تنگاتنگ کار فشرده کرده، و هم در مجامع مختلف سیاسی و بین اللملی از جمله سازمان جهانی حقوق بشر، سازمان ملل و... بطور رسمی و علنی بعنوان عضو و نماینده ای از مجاهدین و شورا شرکت کرده باشد، و هم در مصاحبه های مطبوعاتی رادیویی و تلویزیونی و... بکرات به عنوان نماینده جنبش مردم ایران( مجاهدین و شورا ملی مقاومت) به تعدد شرکت کرده باشد، و در عین حال توسط همان سازمان، شورا ، اعضا و هوادارانشان مورد طعن، لعن, نفرین، تهمت، تهدید، دشنام و بی حرمتی واقع شده باشد! او کسی نیست جز ایرج مصداقی.

ادامه مقاله...

Refinery-01.jpg

صرف نفی جمهوری اسلامی کافی نیست! 
اطمینان به شرایط بهتر اقتصادی و حقوق مدنی نیاز حرکت مردم است.

  •  هیچ کس بدون هدف حرکت نمی کند و بدون اینکه بدانیم که بدنبال چه هستیم حرکتی بدون هدف است.

  • شاید بتوان دو خواسته را به عنوان حداقل خواسته مردم مشخص کنیم:

    • دمکراسی  پایدار

    • بهروزی اقتصادی برای همه آحاد مردم

  • با در نظر داشتن این دو خواسته مشکلی را که باید از میان برداشت را مشخص کنیم؛ آخوندها و رژیم آخوندی مشکل این دوره از جامعه ماست و ما با برداشتن این رژیم صرفا نخواهیم توانست به یک دمکراسی پایدار دست یابیم؛ چون فردا یک مدل دیگرشکل گیرد. 

  • ادامه...

بنام ایران

برای گذار از جمهوری اسلامی و نیل به آزادی

 

هموطنان!

از زمان فرود آمدن نعلین خمینی بر خاک ایران، زادگاه نسلها و ناموس ملی و میهنی ما در ظلمت و ظلم و تباهی غرقه است. چهل و چهار سال است که ایران اسیر نظام اهریمنی و جنایتکاریست که هست و نیست ملت ما را مورد تاخت و تاز آمال اهریمنی و ضد میهنی خود قرار داده است. اینان ادامه تفکر مشتی اجنبی اند که از چهار قرن پیش از زمان ظهور آخوند کرکی و روانه شدن نزدیک به چهارصد آخوند اجنبی تبار به ایران در عصر شاه تهماسب صفوی تاریخ و فرهنگ ما را به مسمومیت آلوده اند و سرانجام در سال پنجاه هفت سلطه مطلق خود را با ورود و ظهور سیاسی خمینی برقرار کردند. از ابتدای مسلط شدن این نظام ضد ایرانی و طبعا ضد مردمی، ایران عرصه آوار خسارات انسانی، مالی و تباهی ثروتهای ملی کشور شد، کار دیگری در این نظام صورت نگرفته است. غارت و جنایت و سرکوب ، استراتژی سیاسی- ایدئولوژیک حکومت ملایان بوده و هست. این نظام، از آغاز حیات ننگین اش تا به امروز، بویژه در برابر خواست های نسل جوان، تحصیل کردگان و کارگران و سایر اقشار ، جز خشونت وسرکوب جوابی نداشته است. لشگر کشی به مناطق مختلف کشور و سرکوب بیرحمانه شهروندان، دستگیری و اعدام هزاران تن از جوانان این مرز و بوم به بهانه های واهی، قتل عام زندانیان سیاسی تابستان ،٦٧آبان ،٩٨و کشتار دسته جمعی مردم در بلوچستان و کردستان؛ تنها گوشه هایی ازجنایات این نظام است. با آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی، درطی ۵ماهه اخیر، این نظام جنایت پیشه به دستگیری و ربودن بیش از ٢٠هزار نفر و قتل و اعدام حد اقل ٦٠٠نفر دست زده و بیش از پیش برسنگینی پرونده ننگین و خونین خود افزوده است. جنبش آزادی خواهی مردم ایران بعد از طی ۵ماه تلاش سخت و خونین، هنوز هم چشم خود را از هدف سپردن جمهوری اسلامی به گورستان تاریخ بر نگرفته و نخواهد گرفت. شکوه انقلاب ژینا و خیزش مردم ایران علیه سلطه خونین ارتجاع در سراسر میهن با قتل حکومتی مهسا امینی آغاز و با سرعتی غیر قابل باورجهانی شد. این انقلاب با سیل حمایت های گسترده جهانی م هر خود را بر جای جای این کره خاکی زد و آغازگر بزرگترین جنبش زنان در عرصه جهانی شد. اکنون این جنبش به مرحله ای رسیده است که می باید به شایسته ترین شکل ممکن، گامهای سنجیده ای را برای ساختن یک مدیریت جمعی در سطح ملی بر دارد. اپوزیسیون خارج از کشور در این شرایط خطیر و تعیین کننده می باید نقش با اهمیتی را در این مسیر بر عهده گیرد.

 

اگرچه تلاش احزاب، سازمانها و جریانات سیاسی در طی سالهای مدید در ایجاد یک همبستگی کارا بر علیه نظام جمهوری اسلامی و با تکیه بر میهن مشترک، ملت مشترک از اقوام گوناگون ایرانی،تاریخ مشترک، درد مشترک ودشمن مشترک به موفقیتی دست نیافت؛ اما اکنون با الهام از جنبش انقلابی در درون کشور، و دمیدن جانی پاکیزه و نیرومند در صفوف ایرانیان خارج کشور باید برای نجات و آزادی ایران همگام شویم و دست در دست همدیگر نهیم و بکوشیم. بکوشیم وآرزوی رهایی را که بسیاری از مبارزین راه آزادی و برابری در کشور، جان خود را در راه آن فداکردند، زمینی کنیم و جامه واقعیت بپوشانیم. این انقلاب متعلق به تک تک ما ایرانیان است، انقلابی که پیش از پیروزی خود بر نظام حاکم، مورد استقبال و حمایت بسیاری از مردم و سیاستمداران جهان قرار گرفته است. اپوزیسیون دمکراسی خواه خارج از کشور اکنون باید وظیفه تاخیر ناپذیر خود را در قالب یک همبستگی دمکراتیک، با تشکیل مرکزی برای هماهنگی وهمکاری با یکدیگرتحقق بخشد. نقش و جایگاه استثنایی آقای رضا پهلوی در ایجاد این مرکز و در مسیر گذر از این نظام تبهکار، موقعیتی واقعی و تاریخی .وسرمایه ایست که نمیتوان به هیچ بهانه ای آن را بی بهاء و یا بر سر آن قمار کرد. نقش این شخصیت و موقعیت چنانکه بارها از سوی شخصیت های مبارز درون کشور و رهبران مبارزات میدانی طرح شده، ما را م لزم به یک پاسخ عملی برای برداشتن گامهای آغازین یک ائتلاف ملی مرکب از احزاب و سازمانها و شخصیتهایی که به جِد خواهان پشت سر گذاشتن این رژیم مستبد اند، مینماید. ندای تاریخ ، ندای ملت و میهن خود را بشنویم و موقعیت بسیار خطیر ملت و میهن را دریابیم، متحد و همگام برزمیم.

 

. ما امضاء کنندهاین بیانیه، جریانات سیاسی دمکرات را که قبل از منافع گروهی خود به منافع ملت ایران می اندیشند، فرا میخوانیم تا با آغاز گفتگوهاي ضرورى با مشارکت موثرآقاي رضا پهلوي، اولین گام را براي بررسی اشکال مناسب همکاري و تدارك مقدمات یک شوراي ائتلافی را، براي سخنگویی یکدست جنبش در خارج از کشور وحمایت از آن در درون کشور باشد، بر دارند این ائتلاف به معنی رهبري جنبش در درون کشور نیست ولی میتواند یار ویاور آن رهبري در صورت فراهم شدن شرایط تشکیل آن در درون کشور در آینده باشد. حداقل ها و مبانی اینهمکاري در خارج از کشور قطعا چشم انداز گذر از جمهوري اسلامی را (و تشکیل مجلس موسسان از طریق انتخابات آزاد براي تعیین شکل حکومت و برپایی یک حکومت سکولار و دموکرات متعلق به همه آحاد متکثرجغرافیاي ایران کنونی، با وفاداري به اصول منشور حقوق بشر و منضمات آن) در افق دید خود خواهد داشت . بدون شک این امر مهم، عزم وهمت و گذشت و فداکاري تمامی دلسوخته گان میهن را میطلبد، بگذارید امیدوار باشیم که چنین فراخوانی مورد توجه مسئولانه سازمانها واحزاب وشخصیت هاي آزادیخواه در تبعید قرار بگیرد و انگیزه تازه اي باشد براي ایجاد تحرك در این زمینه که قبلا توسط برخی ازشخصیتهاي مورد احترام جامعه مهاجر ایرانی آغاز شده است .

برای زن زندگی آزادی

و به امید ایرانی مردم شمول، آباد و آزاد

٦فوریه/٢٠٢۳

گروه ی از اعضاي سابق سازمان هاي مجاهدین و چپ

ایران چنج

اطلاعیه جمعی از اعضا و هواداران سابق مجاهدین و سازمان های چپ (ایران چنج)

در خصوص شرایط خطیر فعلی ایران

"این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود"

 

بیش از چهار ماه از آغاز جنبش فراگیر مردم ایران بر علیه حکومت جمهوری اسلامی در راستای احقاق حقوق تمامی آحاد مردم ایران بویژه زنان می گذرد. در این روزها مردم ایران زمین؛ بیشترین سختی ها از کشتار و زندان فرزندان شان تا از دست دادن چشم و سر و دست، در کف خیابانهای ایران در این مسیر بهای گزافی برای آزادی پرداخته اند.

این سرکوب ها در شرایطی است که بواسطه حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی عمدا نه فقط با فشارهای اقتصادی گوناگون بلکه با آسیب زدن به زیرساخت های کشور؛ امکانات سوخت؛ هوای پاکیزه حداقل های زیستی را از مردم کشوردریغ کرده اند.

مردمی که اعتراض های خودشان را به شیوه های مختلف در تظاهرات؛ از مقاومت در برابر نیروهای سرکوب گرفته تا شعار نویسی و شعارهای شبانه و غیره، آتش جنبش را شعله ور نگه می دارند، آنها چشم به شخصیت ها و جریانات سیاسی دارند تا بتوانند توام با حضورشان در خارج از ایران؛ در همراهی و همکاری با یکدیگر صدای جبنش باشند و حمایت بین المللی را از آن تامین کنند.

باید واقع بینانه بپذیریم که جریانات سیاسی مقیم در خارج از کشور، در طی چندین دهه متوالی، همواره عقب تر از جنبش مردم ایران قرارداشته اند. مردم بارها در هر فرصتی با صراحت از آنها خواسته اند که با اتحاد با یکدیگر نمایندگی جنبش ایران را در صحنه بین المللی بعهده گیرند؛ که شاید غرب و مابقی کشورها از مماشات با حکومت فاسد و خونریز اسلامی دست بردارد، اما متاسفانه پاسخی در خور نشنیده اند.

ما براین اعتقادیم که تعلل این سیاسیون، نه بخاطر کمبود وفاداری نسبت به مردم خود ویا فقدانهای دیگر نیست، بلکه ناشی از کمبود تجربه دمکراسی است. ما مطمئن هستیم که آنها از تاریخ انقلابات و جنبش های دیگر مطلع هستند و خود نیک می دانند که اکثر انقلابات کشورها از دمکراسی اروپا تاثیر گرفته است، اما ای کاش آنها در زمان حضور اجباری خود در غرب این نکته را در نظر می گرفتند که مردم ایران بیش از اینکه نیاز به تکنولوژی از غرب داشته باشد نیاز به آموختن تجربه دمو کراسی از این کشورها دارند.

در شرایطی که شاهزاده رضا پهلوی دست همکاری به سوی همه جریانات و شخصیت های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی دراز کرده است، هشتک "من نمایندگی به ایشان می دهم" که میتواند حق هر مدعی سیاست باشد، موجب هیاهوی برعلیه هر گونه ائتلاف و گرد هم آیی سیاسیون شده است.

در تحصیل و تجربه دمکراسی علیرغم تفاوتها و اختلافات طبیعی موجود، ما میتوانیم در چارچوبی (اصولی) مورد توافق وهدفی مشترک و مبرم، گرد هم آییم و بدون واهمه از سمتها و موقعیتهای متفاوت یکدیگر، در حمایت یکدست از جنبش داخل برای سرنگونی رژیم تبهکار حاکم بکوشیم.

بعنوان مثال تجربه رفراندم برگزیت(خروج از پارلمان اروپا) در بریتانیا را در نظر بگیریم، جامعه کاملا دو قطبی شده و بین موافقین ومخالفین آن تقسیم شد. یک سوم از حزب حاکم محافظه کار در کنار دو سوم حزب کارگر و تمامی احزاب لیبرال دمکرات؛ حزب ملی اسکاتلند و سبزها و غیره قرار گرفتند. در فعالیت هایی که بصورت مشترک صورت می گرفت بیش از هر چیز به هدف کار توجه می شد و در هیچ کجای چنین فعالیتهایی وزیر و یا نماینده حزب حاکم مطرح نمی کرد که چون ما در حاکمیت هستیم پس حق بیشتری داریم، و یا نمایندگان سبزها همواره در صف اول در فعالیت ها حضور داشتند.

این گونه برخورد را مقایسه کنیم با سیاسیون ایرانی در خارج از کشور که همواره به جای آنکه به محتوای نقطه نظرات دیگری توجه داشته باشند و منافع ملی ایران را در نظر بگیرند؛ تعداد نفرات جریان دیگر را مبنا قرار میدهند و مشخص است که حاصل این ارزیابی بی اساس؛ راه به جایی نمی برد.

ما در پاسخ به ندای مبارزان جان بر کف داخل کشور، نباید لحظه ای برای ایجاد یک همبستگی نظام مند و دمکراتیک درنگ کنیم. تدارک فردایی آزاد، دموکراتیک و سکولار فقط در مصافی مشترک با دشمن مشترک امکان پذیر خواهد شد.

این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود پاینده باد ایران – پیش به سوی تحقق "زن – زندگی – آزادی"

جمعی از اعضا و هواداران سابق مجاهدین و سازمان های چپ (ایران چنج) چهارم بهمن ماه ۱۴۰۱

bottom of page